باید قول بدین به خودتون که اسم و رسم خودکش رو از ذهنتون پاک کنید برای همیشه هر وقت به این نتیجه رسیدید اون موقع میشه بریم مرحله بعد
نمایش نسخه قابل چاپ
باید قول بدین به خودتون که اسم و رسم خودکش رو از ذهنتون پاک کنید برای همیشه هر وقت به این نتیجه رسیدید اون موقع میشه بریم مرحله بعد
باشه بی خیال خودکشی میشم منتظرم بیاید چت کنیم
یه دفعه ؟ اینجوری که نمیشه باید خوب فکر کنید بسنجید . یه فرصت زمانی بدید به خودتون و فکر کنید درست و حسابی
kam.shad83@yahoo.com خواستید بیاید چت کنیم شاید به نتایج خوبی رسیدیم
نرگس جان این که تازگی نداره!بعضیا رو انگار مجبور کردن حتما چیزی بگن منم به لینک یاریگر رفتم اما وقتی دیدم زیادی ناله میکنه هرچی هم بش میگن نمیخواد قبول کنه همش به نتایج قبلی چسبیده ،اعصابم خرد شد دیدم نمیتونم کمکشم کنم ساکت موندمو رفتم البته نظرات بقیه هم خوندم نمیدونستم بخندم تاسف بخورم یا ناراحت شم
نمیدونم چرا وقتی بعضیا نمیتونن کمک کنن سکوت نمیکنن؟!!!
البته اینجا هم چیزی که به ذهنم رسید به یاریگر گفتم و همون طور که فکرشو میکردم بی فایده بود اصلا تلاشی برای درست شدن وضعیتش نمیکنه فقط میناله متاسفانه|sadsmiley|
خوب گفته باشن چی کار به اونا داری؟والا به من یه حرف میزدن صدتا روش میگذاشتمو جواب میدادم البته نه با زبون و بی ادبی با یه جواب کوتاه و دندون شکن و کارایی که خودشونم خجالت میکشیدن
ببین یاریگر ممکنه همه ما ها همچین چیزایی رو تجربه کرده باشیم مهم برخورد خودمونه
چرا بعضیا با این چیزا محکم تر میشن اما بعضیا ضعیف؟بابا یه چیزی از خودت نشون بده حالا نمیخوای به دیگران ثابت کنی حداقل به خاطر خودت این کارو کن
خواهش میکنم این بار حرفای تکراری قبل رو نزن میدونم بقیه چی میگن و دکترا ردت کردن
ما با دیگران کار نداریم لطفا خودت باش
نرگس جان شرایط سختی رو درحال تجربه اش هستی ...
ولی چاره ایی نیست ... شما نمیتونید خانواده خودتو عوض کنی ...
پس باید فعلا" صبر کنی ...حساسیت زیاد تو باعث شده که اینجور از خودت واکنش نشون بدی ...
بهترین کار اینه که از کلاسای یوگا استفاده کنی و با افزایش قدرت روحی بتونی با این تنش مقابله کنی ...
جاهای دیگه رو هم دوستان پیشنهاد دادن که میتونی در موردش فکر کنی ...
میتونی با دوستی که همفکر و همدلت هست بیرون بزنی ...
میتونی در گروه های پیاده روی و یا کوه نوردی ثبت نام کنی و در برنامه هاشون شرکت کنی و لااقل از سکوت کوه بهره ای ببری ...
در ضمن اگه روزی تصمیم به ازدواج گرفتی قبل از اینکه عاشق بشی حتما" در مورد خونواده طرف تحقیق کن تا دوباره وارد یک خونواده شلوغ نشی ...
چون اونجا باید یک عمر تحملش کنی ...
نرگس جان فکر کنم جز صبر کار دیگه ای ازت ساخته نیست ...
منم گاهی وقتا از سروصدا عصبی میشم ولی خدا بداد تو برسه ...
خب عزیزم یه توصیه میکنم قبل از تموم این کارا که دوستان بهت گفتن حتما" با متخصص روانپزشکی مشورت کن ...
این تنشها و عصبانیت حسابی رو سیستم بدنت اثر گذاشته ...
لااقل واست دارویی تجویز میشه که در این مواقع بهت ارامش بده و باعث میشه اینجوری عصبی نشی ...
بعد میتونی به کلاسهایکه دوستان پیشنهاد دادن بری ...
خب میتونی وقتی خواهرت یا برادرت میان خونه شما تو بری خونه اونا و تا وقتی برمیگردن ارامش داشته باشی ...
مثلا" درس خوندن رو بهونه کنی ...
تمام پیشنهاد های ما فقط و فقط محدود به ارامش مقطعی برای تو میشه ....
وگرنه چطوری میخوای خودتو از این حالت خارج کنی ...
چون نمیتونی خارج بشی اینجوری عصبی شدی ...پس بهتره قبلش یه مشورتی بکنی ...
شما بهتره به جای سکوت این موضوع رو به طور جدی و با ملایمت به خانوادتون منتقل کنید و اونا رو متوجه موقعیتتون قرار بدید . سکوت دردی رو دوا نمیکنه پس گفتگو رو انجام بدید
در زمانی که خانه شلوغه و مهمان و .. هست میتونید به حیاط برید و یا به پارک نزدیکی برید و قدم بزنید و یا با دوستان صمیمی خودتون معاشرت کنید
برای درس خواندن هم کتابخانه بهترین انتخابه . اما اگر براتون مشکلی نیست میتونید ساعت خواب رو طور تنظیم کنید که شبا که خانوادتون خواب هستن شروع به مطالعه کنید . هم سکوت هست هم آرامش .
موفق باشید
دقیقا منم مثل تو هستم ولی فرقش اینکه من خونه دارم ولی وقتی کسی میاد از خانواده تحملش سخت میشه مخصاصا بابام که هی صدای تلویزیون رو زیاد میکنه راستش من عاشق تاریکی هم هستم سکوت و تاریکی خیلی ارامش خاصی به ادم میده میفهمم چی میگی
عزيزم حرفاي كه زدي خيلي بچه گانه هست يكي از حرفات ناشنوا بشم خيلي مسخره است
مي دوني ناشنوابودن چقدر سخته راحت مي توني ناشنوا بشي هندزفري باصداي بلند بزار تو گوشت يا چيز تيز بكن تو گوشت
ناراحتيد اينه مردم شب وروز نذر ونياز مي كنند بچه شون بشنونه تو چقدر احمقي
دلم گرفته از بس اشک ریختم صورتم میسوزههههه|worry||worry|
سلام عزيزم خانواده ات برات كاري نمي كنن تو براي خودت ارزش قرار بده برو كارهاي كه دوست داري انجام بده
برو خودكشي كن جرات اين كارو نداري
اگر به خودت ارزش نذاري بدتر ازاين نصيبت ميشه
دوستان تایپک مال پارسال
|yeah|
كي 2015شده پارسال|tonguesmiley||tonguesmiley||weirdsmil ey|
چرا
تایپک مال 2014|happysmiley|
شمایک راه مناسب وجودداره ک ازش غافلی
هیچ جای دنیابینظمی وبی برنامگی تاییدنمیشه
خونه ی باباهم قاتون داره واونهااالان ا نجامهمانند
هرروزحق اومدن ندارند
درخودت ریختن اصلاوابداکاردرستی نیست
شمابایدتایین کنی ک چ روزی درهفته همه باهم بیان وبره تاهمان روزهفته ی بعد
دوست من مطمئن باش حق باشماست واونهاچون ازاون خونه رفتندهیچ حقی ندارند
ظاهراپدرمادرتون موافق اونهاهستن پس بایدخودت براشون قانون تعیین کنی
دیربجنبی ضرر کردی خونه ی هیچ پدر ومادری پس ازازدواج بی دروپیکروبی قانون نیست که ادم هروقت دلش خواست بره
موفق باشی
ببین اگر بخوای بری خوابگاه دانشجویی شاید اونجا هم ارامش نداشته باشی اخه من 7ساله خوابگاه هستم،بعدشم درکت میکنم چون خودمم اینجوری بودم دورانی باید بزنی بیرون وبرای درس خوندن بری کتاب خونه
سلام من توي كارم استرس زيادي دارم كمك ميخام تو رو خدا بگيد چكار كنم
سلام
با توجه موضوع مشکلتون یک پست جدید ایجاد کنید تا مشاورا بیان اونجا راهنمایتون کنن و کاربرا دیگه هم هستن برای گفتن نظرات و تجربه هاشون . . .
اینم آموزش ایجاد پست :
http://forum.moshaver.co/f151/%D8%A2...8%D8%B1-15225/
خوش بحالت....من خیلی تنهام...آرزومه داداشم پیشم باشه...دلم میخوادش...هر کاری میکنم،بازم دلتنگم...دلم تنگه روزای خوب با داداشم بودنمه...آرزو میکنم کنکورمو بدم برم پیشش،به خاطر نبودش خیلی گریه کردم،وابسته ی فیلم و چرندیات این مدلی شدم،ولی همشون دلتنگیمو بیشتر کردن...خدا رو شکرکن،تو میتونی بری کتابخونه درس بخونی،به خدا که خیلی خوشبختی...
با سلام خدمت شما دانشجوی گرامی
می توانید در نزدیک ترین کتابخانه عمومی ثبت نام کنید و از محیط آنجا کمک بگیرید مطمئنا تغییر این شرایط نیاز به یک پشتیبان دارد در بین خواهر بردارها یا پدر و مادر یک نفر بیش از همه متوجه احوالات شما است از او کمک بگیرید.
چه جالب منم همچین حسیو دارم...دلم میخواد برم بمیرم
سلام نرگس جان منم تو خانواده ی پرجمعیتی هستم پشت کنکوریم من تازه گوشی هدفون صداگیر خریدم (ایرماف )قیمت خوبی داره ۵۰ تومن خریدم واقعا عالیه صدای تلویزیون بابام نمیزاشت درس بخونم الان میبینم خیلی بلند میشه هندزفریم میزاریم گوشم صداگیرم روش میندازم باورکن بمبم بندازش صداش نمیاد مال من مارک اخوانه Akhavan model:venus_740 چون راضیم مارکشم نوشتم ولی فک کنم از این خوبترم باشه دوستم ۸۰ تومن گرفته اون هیلی خوبتره ولی مارکشو نمیدونم خدای بزرگمون کمکت کنه هر از گاهی دلت گرفت دو رکعت نماز حاجات بخون هرچی دلت خواس از خدا بخوا آرامش میده خیلی
آرامش با نزدیک شدن به خدا به وجود میاد
حرفتو می فهمم منم زمانی که دانشجو بودم و کار چاه بازکنی هم برای درآمدم می کردم این حس رو داشتم که فکر میکردم که منو درک نمیکنن که من هم کار میکنم و هم درس میخونم بخاطر همین همش حساس بودم ولی بعد از یک مدتی به خودم اومدم و دیدم رسیدن به هدفهم مهمترین چیزه لذا همهی اینا رو پیش چشمم کوچیک اومد واز اون مرحله عبور کردم
سلام
عزیزم خودتو اذیت نکن الان هر جور کنکور بدی دانشگاه قبول میشی و هر مدرکی هم بگیری اخر باید کنار کارت صدتا شغل دیگه از رانندگی تاکسی بگیر تا لوله بازکنی و چاه بازکنی انجام بدی تا اموراتت بگذره پس خیلی سخت نگیر
سلام به نظر من مشکل تو چیزی فراتر از سکوته ... تو سکوت نمیخوای تو توجه میخوای وگرنه جاهای زیادی هست که بتونی درس بخونی یا شبا بخوابی .. یه برنامه ریزی درسی داشته باش .. خونتون که شبا نمیمونن فیلم ببینن .. شبا خواب کافی روزا درس و مطالعه و تمام ... خوش رفتاری رو فراموش نکن و نذار تمسخر دیگران از هدفت دورت کنه تو مستقل هستی .. با پدر یا مادرت حرف بزن و برنامه ریزی کن .. دقت کن که از برنامه ریزیت راضی باشن و اگه نبودن بهشون بگو شما بودی چیکار میکردی!
انشالله موفق خواهی شد و هرچه سریع تر راه رستگاری رو کسب خواهی کرد
ببین دوست عزیز شما و امثال شما من جمله خودم که جوونیمون باتحصیل داره میگذره شور و اشتیاق به زندگی رو خرج تحصیلمون کردیم و الان یه فارغ التحصیل بیکار بی انرژی و خسته از زندگی هستیم چرا که تلاشمون فعلا نتیجه نداده و بدتر از این اطرافیانمون اللخصوص نزدیکان درجه یک اصلا درکمون نمیکنن و انتظار دارن بعد این همه تحصیل با کله بریم کارگری یا کاری که ربطی به تحصیلاتمون نداره و در نهایت بیشترین و یا حتی ۹۰ درصد افسردگی به خاطر درک زیا قشر تحصیل کرده از مشکلات هستش ، مثال یک حرکت به دید یک تحصیل کرده شاید یک حرکت شرم آور و بد تلقی بشه ولی از دید یک آدم عادی حرکتی بجا و بحق تلقی بشه ، تنها دلخوشی که میتونم بهت بدم بدن که امثال شما زیادن و تنها نیستید و راه حل این مشکل عباداتت رو انجام بده و کتب دینی بخوان و از بودن در کنار پدر و مادرت لذت ببر ... موفق باشی